نویسه جدید وبلاگ

زمانیکه هنرمند ، دوربینش را رسانه ای برای دیده شدن زشتی ها و زیبایی های جهان واقعی قرار می دهد پا به عرصه عکاسی مستند می گذارد ، عکاسی که مرزهای محدودیت را پشت سر می گذارد و با تلفیق ذوق و هنر عکاس ، واقعیتی را به ثبت می رساند .

عکاس مستند هر سوژه ای را بهانه عکاسی قرار می دهد  . هرچند که گفته می شود این سبک بیشتر به سمت موضوعات اجتماعی و سیاسی گرایش دارد اما در این سبک از عکاسی هر چیزی می تواند موضوع عکس مستند باشد .

عکاسی مستند، نمایش دنیای واقعی به وسیله‌ی عکاسی است  که قصدش تحلیل و تفهیم چیزی مهم به بیننده است.

به عبارت ساده‌تر، در این نوع عکاسی تصویر نقش یک شاهد و مدرک را برای اثبات وجود یک وضعیت خاص به عهده دارد.

در عکاسی مستند اجتماعی گذشته از آنکه عکاس می تواند به هر شیوه ای در بیان واقعیت متوصل شود لکن می بایست به یک نکته پایبند باشد و آن چیزی نیست جز “حقیقت ” …

مخاطب عکاسی مستند در عکس های مستند به دنبال واقعیتی غیر قابل انکار است . و آنچه عکاس در تصاویرش به مخاطب هدیه می کند صداقتی است که در زاوایای مختلف عکس هایش هویداست .

تاریخچه

در دهه ۱۹۳۰ و سال‌های جنگ دهه‌ی ۱۹۴۰ و سال‌های بازسازی پس از جنگ، عکاسان مستندکار به اقصی نقاط دنیا مسافرت کردند و از نزدیک همسایگانشان را دیدند تا از شرایط زمانی و مکانی هر جامعه در مقطع تاریخی خاص آگاه شوند. هرچند این عکاسان ـ که از میان آن‌ها می‌توان به عکاسان صاحب نامی نظیر «یوجین اسمیت»، «آندره کرتس»، «دوروتی لانگ» و «واکرا یوانز» اشاره کرد ـ به هر کجا می‌رفتند آلام و دردهای انسان‌ها را مشاهده می‌کردند, ولی انعکاس دادن قدرت درونی، منزلت‌ها و امیدواری‌های غیرقابل درک این انسان‌ها را نیز در موضوع‌هایشان نشان می‌دادند. آن‌ها بر این باور بودند که انسان رهایافتنی است.

عکاسی مستند ابعاد وسیع‌تر از این‌که فقط بدبختی‌ها و نارسایی‌ها را تصویر کند در بر می‌گیرد، چراکه می‌توان موضوع‌هایی جدا از بدبختی‌ها و ناکامی‌ها را نیز به تصویر کشید و سندیت بخشید, مانند مناطق دورافتاده و محروم, انسان‌های سرزمین‌های دیگر, ناملایمات جامعه و طبیعت, ابعاد وسیع عواطف و تنش‌ها، درواقع دامنه‌ی موضوع‌های عکاسی مستند بی‌شمار و نامحدود است.

با این‌همه هر عکسی را نمی‌توان عکس مستند نامید. زیرا عکس مستند باید حامل پیام باشد. پیامی که آن را از یک عکس طبیعت، یک پرتره و یک منظره‌ی خیابان مستثنی می‌کند.

عکس مستند ممکن است ثبت‌کننده‌ی یک واقعه باشد اما این واقعه فی‌النفسه باید معنا داشته باشد. معنایی فراتر از آن‌چه عکس خبری با خود یدک می‌کشد. عکس مستند ممکن است شخصیت یا احساسی را ثبت کند. اما باز هم باید مفهومی اجتماعی داشته باشد و نمایانگر چیزهایی بیش از آن‌چه پرتره نشان می‌دهد باشد. درواقع ما را بر آن می‌دارد که با دیدی نوبه دنیا بنگریم.

از سویی دیگر ، پی بردن به این نکته که دوربین قادر است واقعیت را تفسیر کند، تاریخ عکاسی مستند را وارد مرحله‌ی جدید می‌کرد.

کشف این توانایی دوربین که قادر است آینه‌ای را در مقابل جامعه قرار دهد و جهانیان نیز می‌توانند بازتاب تصویر آن را بینند. «جاکوب ریس» دانمارکی الاصل که در اواخر قرن نوزدهم گزارشگر و روزنامه‌نگار بود، از اولین افرادی بود که نشان داد از عکس می‌توان به‌عنوان استناد و مدارک اجتماعی سود جست. او در دوره‌ی بحران اقتصادی امریکا با دوربین‌اش به امریکایی‌ها فهماند که در نوشته‌هایش چه چیزهایی را نشان می‌داده است: وحشی‌گری و بی‌رحمی‌هایی که در محله‌های کثیف نیویورک حاکم بود. عکس‌هایی که او گرفت مانند گزارش‌هایش بسیار تأثیرگذار بودند و چهره‌ی فقر و خشونت حاکم بر امریکا را که از نظر پنهان بود، به جهانیان نشان داد. بلافاصله پس از ریس، «لویس هاین» به‌عنوان یکی از بهترین مستندسازان اجتماعی در تاریخ عکاسی زبان‌زد جهانیان شد.

هاین یک جامعه‌شناس و معلم باتجربه بود که آگاهی‌های اجتماعی او و شور و علاقه‌ای که به این کار نشان می‌داد، او را بر آن داشت تا به کارخانه‌هاو معادن سر بزند و همه‌ی آن شرایط ظالمانه و غیرانسانی را که بر کارگران مهاجر و کودکان‌شان تحمیل می‌شد به تصویر بکشد. عکس‌های هاین درواقع به منزله‌ی کیفرخواستی بر علیه جامعه‌ی صنعتی امریکا در اوایل قرن بیستم بود، اما استعداد خارق‌العاده و دلسوزی‌های او موجب شد که کارهایش به جای این‌که خشم عده‌ای را برانگیزد, بیش‌تر سازنده باشد. آثار هاین بیننده را بر آن می‌داشت که با آغوش باز آن‌ها را پذیرا شود و خویش را در آلام و دردهای همنوعان‌اش سهیم بداند. ریس و هاین هردو عکاسی مستند را به سمت مطالعه‌ی شرایط زندگی انسان‌ها سوق دادند و این تحلیل عینی از شادی‌ها و دردها و رنج‌های جامعه، از آن زمان تا به امروز موضوع کار بسیاری از عکاسان حرفه‌ای در عرصه‌ی عکاسی مستند شده است.

اسمیت, عکاس مستندکار نابغه، بر این باور بود که وقتی عکس‌هایش آشکارا حماقت‌ها و بیرحمی‌ها و جهالت‌های انسان را در به راه انداختن جنگ‌ها نشان دادند، آن وقت که بشر وحشت‌زده سعی خواهد کرد از به راه انداختن جنگ و خونریزی خودداری کند.

به هرحال تا دهه‌ی ۱۹۵۰ این نکته روشن بود که عکاسان مستندکار در راه اصلاح جامعه, کاری بیش از رمان‌نویسان رمانتیک انجام نداده‌اند. اما بعضی از وجدان‌های بیدار بشری تحت تأثیر این عکس‌ها قرار گرفته بودند و بعضی از قوانین که تا آن زمان اجرا نمی‌شد، به مرحله‌ی عمل درآمدند، عکس‌های هاین راه را برای اصلاح قوانین کار هموار کرد و بسیاری از کودکان را که در کارخانه‌ها مانند برده کار می‌کردند، از شرایط فلاکت‌باری که داشتند نجات داد.

زنگ آغاز تحولی جدید در عکاسی مستند،‌با انتشار کتاب امریکایی‌ها در سال ۱۹۸۵ توسط رابرت فرانک نواخته شد. عکس‌های این کتاب، که فرانک ضمن مسافرت‌هایش به مناطق مختلف امریکا گرفته بود، جامعه‌ی این کشور را از دید یک خارجی نشان می‌داد ـ فرانک سوییسی بود و در همان جا نیز بزرگ شده بود ـ او در عکس‌هایش، تصویر آن تکه پارچه وصله مانند در پرچم امریکا را مشاهده کرد. او از زندگی ملالت‌بار روزمره‌ی مردم و ضایعات آلوده‌ساز جامعه‌ی صنعتی امریکا عکس گرفت. همین‌طور از سرخوردگی‌های امریکایی‌هایی که در دوراهی عشق به میهن و واقعیت‌هایی که با آن‌ها روبه‌رو بودند آواره و سردرگم بودند. دیدگاه‌های فرانک بسیار صریح و بی‌پرده بود.

پس از انتشار کتاب امریکایی‌ها، عکاسی مستند وارد مرحله‌ی جدیدی از رشد خود شد. بیش‌تر عکاسان به جای پرداختن به شرایط طاقت‌فرسا و آشفته‌ی زندگی و رفتارهای خشن مردم, تلاش کرد تا درونیات انسان‌ها را به نمایش گذارند. شرایط روانی و احساسی انسان‌ها اهمیت به مراتب بالاتر از واقعیت‌های اجتماعی و عینی پیدا کرد و احساسات و تجربیات عکاس، مانند نگاه‌اش به دنیا، محور کار او شد. این نوع عکس‌ها به تفسیر دقیق‌تری نیاز دارد که هر بیننده به منظور درک کردن پیام مورد نظر عکاس باید درباره‌ی آن‌ها فکر کند.

می‌توان گفت که با نگاه به مجموعه عکس‌های فوری گرفته شده در قرن نوزدهم و مجموعه عکس‌های پررمز و راز و خصوصی قرن بیستم، عکاسی مستند راه خود را در شناخت جامعه و انسان هم‌چنان ادامه می‌دهد.

عکاسان مستند اجتماعی

عکاسان مستند اجتماعی به طرز متفاوتی نسبت به سایر عکاسان فعالیت می کنند. تصاویر این عکاسان، قبل از فشردن دکمه شاتر دوربین، درست در لحظه ای که سوژه را مشاهده می کنند، در ذهن شان نقش می بندد. عکاسی مستند اجتماعی- خیابانی، تعریفی از “دیدن و واکنش نشان دادن” است. “دیدن” بخش مهم برای شروع این جریان است. چگونگی وضعیت نور، شکل ها، پس زمینه و پیش زمینه، حرکات و انسانها، بخش مهم دیگر را در کسری از ثانیه شکل می دهد. اگر شما این لحضات را نبینید، آن را احساس نکرده و با سوژه هایتان ارتباط قلبی برقرار نکنید، در آن صورت عکاسی مستند اجتماعی به درد شما نمی خورد! بخش “نشان دادن واکنش” به مهارت افراد بستگی دارد…

اگر شما در هنگام عکاسی کردن، در میان مردم و در شلوغی خیابان ها احساس ناراحتی می کنید، خجالت می کشید یا در کل حس خوبی ندارید، در آن صورت صلاحیت کافی را برای عکاسی مستند اجتماعی ندارید. اگر فکر می کنید که یک عدسی ۳۰۰ میلی متری شما را به یک عکاس اجتماعی تبدیل میکند، در حال رویا پردازی هستید. شما باید نزدیک تر بروید، باید بخشی از صحنه باشید، چه بصورت مشهود و یا بشکلی نا پیدا… اما هیچ وقت نباید به خود این اجازه را بدهید که به حریم شخصی افراد تجاوز کرده و به آن ها توهین کنید. اگر شما هم چنان نیز دفترچه راهنمای دوربین را در کیف دوربین تان با خود حمل می کنید، بهتر است به خانه برگردید و اصول ابتدایی کار را خوب یاد بگیرید. زمانی که دوربین تان را همچون بخشی از بدنتان احساس کرده و عدسی دوربین را چشم سوم خود بدانید، آن وقت زمان آن رسیده که به بیرون بیایید و کارتان را انجام دهید.

با وجود اینکه عکاسی همچون نوعی معجزه است، با این حال می توانید نگاه عکاسانه تان را تقویت کنید. ولی هیچ وقت سعی نکنید که مثل شخص دیگری باشید؛ حتی نه مثل هنری کارتیر برسون یا یوجین اسمیت، مارتین پار، لی فریدلندر و یا کریس ویکز! عکاسان بزرگ فوق العاده هستند و کمک بزرگی به ما می کنند، پس می توانیم از آن ها چیزهایی یاد بگیریم؛ ولی نباید از آن ها تقلید کرده و کارهایشان را کپی کنیم! سعی کنید که همیشه خودتان باشید. زمانی که برای عکاسی کردن به جایی می روید، فقط خودتان هستید، با تمام چیزهایی که می بینید و احساس می کنید… شما به مردم واکنش نشان می دهید، آنها نیز واکنش نشان می دهند، با هم رابطه برقرار می کنید… و به خاطر همین مسأله است که عکس های فوق العاده، فوق العاده شده اند، چون خالق آن ها انسانی با فکر نو و مغز برتر بوده است. عکاسی یک جریان تاثیر گذار است. اگر دغدغه اصلی شما این است، پس باید شما هم بر روی این جریان تاثیر گذاری داشته باشد و آن را تقویت کنید. آیا تابه حال از خود پرسیده اید که برای چه این نوع عکاسی را انتخاب کرده اید؟ معمولا جواب ها سلیقه ایست… بسیاری عکاسی را انتخاب کرده اند تا همچون سایر تاریخ نگاران، نسخه شخصی خود را از تاریخی که مشاهده کرده اند ثبت کنند و به دیگران نیز فرصت مشاهده ی آن را بدهند. مسلما شما خواسته هایی از عکاسی داشته اید و بر حسب آن این مسیر را دنبال می کنید، پس باید از عکاسی به عنوان وسیله ای ابزاری استفاده کنید تا درونیات خود را به تصاویری بکر و نو تبدیل کنید.

“هنری کارتیر برسون” در یکی از مصاحبه هایش گفته بود: “عکاسان هم چون پروانه هستند، آن ها از عکسی به عکس دیگر در حال پرواز کردن اند.” پس شما نیز مثل یک پروانه باشید!

عکاسی مستند در خطر مرگ

هرچند که بعضا عکاسان سر شناس ایرانی تلاش های بسیاری را در این باره انجام داده اند ، اما درباره دلایل رخوت عکاسی مستند در ایران مطالب بسیاری گفته شده است .

خالی از لطف نیست که در این باب ، گزیده ای از مصاحبه مرحوم بهمن جلالی با خبر آنلاین در این باره گنجانده شود .

مصاحبه ای که در آن استاد جلالی با تذکر نسبت به ضعف در این بخش از عکاسی زنگ خطر بی توجهی به سبک مستند اجتماعی را به صدا  در می آورد .

« عکاسی مستند باید نشر پیدا کند. روزنامه‌ها و مجلات ما هم که جایی برای این عکس‌ها ندارد. پس عکاسی مستند ما گرفتار شده و چون گرفتار شده، عکاسان جوانی که تازه به دنیای عکاسی پا می‌گذارند، ناچارند که به نوعی عکاسی گرایش پیدا کنند که این برچسب‌ها به آن نچسبد و آن نوع عکاسی را دارند ادامه می‌دهند و به نظر من آن نوع عکاسی دارد رشد می‌کند و عکاسی مستند که به اعتقاد من شریان اصلی و خون عکاسی است، مغفول می‌ماند.

و این‌ مغفول و مهجور ماندن عکاسی مستند به عکاسی کشورمان ضربه می‌زند .ولی عکاسان چه کار کنند؟ وقتی حتی در خیابان عکاسی کردن در بسیاری موارد مجوز لازم دارد، وقتی رفتن به شهرهای دیگر برای پیدا کردن سوژه و عکاسی از آن مشکل است، ناشرینی نیستند که عکس مستند را چاپ و منتشر کنند و این عکس‌ها از هیچ طریقی عرضه نمی‌شود، گالری‌هایی که به خاطر فروش نداشتن این عکس‌ها نمایشگاهی برپا نمی‌کنند، عکاس با چه منطقی برود برای عکاسی مستند؟ این است که من می‌گویم اینجا باید حمایت کند از این نوع عکاسی.

متاسفانه ناشری نمی‌آید سرمایه‌گذاری کند و یک موضوع مستند را کتاب کند، چون کسی آن را نمی‌خرد. از طرف دیگر بالاخره هزینه چاپ و نشر کتاب خیلی سرسام‌آور است. به خصوص کتاب عکس که باید کیفیتش خوب باشد. ناشران هم حمایت نمی‌شوند. به نظر من جاهایی که وظیفه حمایت از آثار و فعالیت‌های هنری را دارند باید حمایت کنند. ما بودجه‌های بسیار زیادی صرف کارهای هنری می‌کنیم. در غیر این صورت تا چند سال دیگر از عکاسی مستند چیزی نمی‌ماند؛ همان‌طور که الان هم چیز زیادی از آن باقی نمانده.»

عکاسان مستند سرشناس

جاکوب ریس  ، لویس هاین  ، برنیس ابوت ،  واکر ایونز ،  دروتی لانگ ، مری الن مارک ، یوجین اسمیت از عکاسان مستند آمریکایی و  هانری کارتیه برسون ، بیل برانت  ، اگوست سندر  ، اوژن آتژه ، گرترود بلوم  از عکاسان مستند سرشناس اروپایی

هستند.

از مرتضی پورصمدی  ، رضا دقتی ، عباس عطار ، کاوه کاظمی  ، کاوه گلستان ، احمد ناطقی ، آلفرد یعقوب زاده و مرحوم  بهمن جلالی نیز می توان به عنوان عکاسان مستند ایرانی نام برد .






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی